خُفّاش یا شَبکور یا شب پرک، پستانداری از راستهٔ خفاش‌سانان (Chiroptera) و تنها پستانداری که بال دارد و می‌تواند پرواز کند. کایراپترا از واژهٔ یونانی χείρ به معنی «دست» و πτερόν به معنی بال گرفته شده‌است. دستان این پرنده به صورت شبکه‌ای به هم وصل است و به صورت یک بال در آمده‌است و به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا تنها پستانداری باشند که واقعا پرواز می‌کند دیگر پستانداران مانند پوست پر یا برخی گونه‌های سنجاب تنها در مسافت‌های کوتاه در هوا سُر می‌خورند اما توان پرواز از جایی به جای دیگر را ندارند. خفاش از راسته بال‌دستان است و دارای پنج انگشت می‌باشد. بال‌های خفاش با بال‌های پرندگان متفاوت است و به گونه دیگری ساخته شده، اما در عوض پوست بال‌های خفاش جنسی شبیه چرم دارد و دارای خاصیت ارتجاعی است که باعث می‌شود بالهایش در طول استخوان‌هایی که دست‌ها و انگشتان خفاش را حرکت می‌دهند کشیده شود. بال زدن خفاش مانند پرندگان نیست که بال‌ها را به تمامی بالا و پایین می‌برند آن‌ها در مقابل انگشتانشان را به طور کامل باز می‌کنند، انگشتان آن‌ها بسیار بلند است و با پوستی نازک پوشیده شده‌است. خفاش‌ها با داشتن ۱٬۲۴۰ گونه روی هم رفته ۲۰ درصد از گروه‌های پستانداران را از آن خود کرده‌اند. دو دستهٔ اصلی برای خفاش‌ها وجود دارد. دستهٔ نخست بزرگ‌خفاش‌ها یا خفاش‌های میوه‌خوارند که در راهیابی نسبت به دیگر جانداران چندان ویژه نیستند گاهی به این جاندار روباه پرنده نیز می گویند. دستهٔ دوم مربوط به کوچک‌خفاش‌ها است این جانور برای پیدا کردن راه از روش پژواک‌یابی بهره می‌برد. نزدیک به ۷۰٪ خفاش‌ها حشره خوارند. باقی ماندهٔ آن‌ها معمولا میوه‌خوارند. تنها گروه‌های اندکی از خفاش‌ها مانند خفاش ماهی‌خوار از جانورانی به جز حشرات تغذیه می‌کند. همچنین خفاش خون‌آشام تنها انگل پستاندار است. خفاش‌ها در سراسر جهان پراکنده‌اند و نقش زیستی مهمی در پاکسازی گل‌ها از حشرات و پراکنده کردن دانهٔ میوه‌ها در زمین دارند. بسیاری گیاهان گرمسیری برای پراکنده کردن دانه هایشان کاملا به خفاش‌ها وابسته‌اند. کوچکترین خفاش، خفاش خوک‌بینی کیتی است که قد آن ۲۹ تا ۳۴ میلی متر و سنگینی آن ۲ تا ۲٫۶ گرم است و اگر بال‌هایش باز باشد طول آن به ۱۵ سانتی متر می‌رسد. البته هنوز بحث است که کوچکترین پستاندار حشره‌خوار اتروسک است یا خفاش‌های خوک‌بینی کیتی. بزرگترین گونهٔ خفاش‌ها، مربوط به زیرگونه‌های روباه پرنده و بزرگ روباه پرنده طلایی تاجدار است. سنگینی این خفاش ۱٫۶ کیلوگرم است و پهنای آن هنگامی که بال‌هایش باز است به ۱٫۷ متر می‌رسد.۷ خفاشهای حشره خوار، شبها غذای خود را شکار می‌کنند. اما خفاش‌های میوه خوار سحرگاه و نزدیک غروب به جستجوی غذا می‌روند. آن‌ها برای پیدا کردن میوه و شیرهٔ درختان مورد علاقه شان از حس بینایی و بویایی خود بهره می‌برند. خفاش جانوری اجتماعی است. آنها در دسته‌های بزرگ در غارها یا روی درختان، بیتوته می‌کنند. خفاش‌هایی که در شب پرواز می‌کنند، مسیر و جای دقیق طعمهٔ خود را بوسیلهٔ فرستادن امواج صوتی و دریافت بازتاب آن، پیدا می‌کنند. با این روش خفاشها می‌توانند اجسام متحرک مانند حشرات و بی حرکت مانند درخت را شناسایی کنند. خفاش جانوری پستاندار است. گاهی به اشتباه به آن‌ها «جوندهٔ پرنده» یا «موش پرنده» گفته می‌شود. با وجود نادرست بودن این ادعا با این حال در بسیاری زبان‌ها معنی واژه خفاش به موش برمی‌گردد برای نمونه در فرانسوی به خفاش chauve-souris به معنی موش طاس، در اسپانیایی به آن murciélago به معنی موش کور، در روسی به آن летучая мышь به معنی موش پرنده، در زبان استونی به آن nahkhiir به معنی موش چرمی و در زبان آفریکانس به آن vlermuis به معنی موش بالدار گفته می‌شود. در دیگر زبان‌های ژرمنی مانند سوئدی هم همین طور است. به صورت سنتی دو دستهٔ کلی برای خفاش‌ها معرفی شده‌است: خفاش میوه‌خوار (بزرگ‌خفاش‌) کوچک‌خفاش نمی‌توان گفت که همهٔ بزرگ‌خفاش‌ها اندام بزرگتری نسبت به کوچک‌خفاش‌ها دارند. تفاوت اصلی میان این دو دسته خفاش عبارت است از: روش کوچک‌خفاش برای راهیابی، پژواک‌یابی است درحالی که در بزرگ‌خفاش به جز گونهٔ Rousettus و هم خانواده‌هایش بقیه چنین توانی ندارند. کوچک‌خفاش در انگشت دوم پای پیشین خود ناخن ندارند. انتهای گوش کوچک‌خفاش مانند یک حلقه بسته نمی‌شود و لبه‌ها در پایهٔ گوش از هم جدایند. بدن کوچک‌خفاش دارای کُرک نیست و برخی از آن‌ها برهنه‌اند. بزرگ‌خفاش از میوه، شهد یا گرده تغذیه می‌کند در حالی که خوراک بیشتر کوچک‌خفاش‌ها حشره است برخی از آن‌ها هم ماهی، قورباغه، پستانداران کوچک، خون دیگر حیوانات و گاهی گرده و شهد می‌خورند. بزرگ‌خفاش بینایی خوب و پیشرفته‌ای دارد اما کوچک‌خفاش برای شکار و راهیابی تنها بر پژواک یابی خود تکیه می‌کند. از دیدگاه تبارشناسی رابطهٔ میان دسته‌های گوناگون خفاش‌ها همواره مورد بحث بوده‌است. دسته بندی سنتی این جانور به دو دستهٔ کوچک‌خفاش و بزرگ‌خفاش نشان می‌دهد که این دو دسته مدتی طولانی است که از هم جدا شده‌اند و نسب مشترک ولی دوردست آن‌ها به پستانداری می‌رسد که توان پرواز داشته‌است. این حدس‌ها نشان می‌دهد که پستانداران تنها یک بار توان پرواز برایشان بوجود آمده‌است. بررسی‌های زیستی و مولکولی نشان می‌دهد که بیشتر خفاش‌ها دارای یک تبار یا خانواده بوده‌اند. پژوهش‌های گوناگون به نتیجه‌های دیگری رسیده‌است برای همین تلاش برای طبقه‌بندی علمی جانور هنوز ادامه دارد. سنگوارهٔ خفاش ویرایش پرواز به شبکورها اجازه داده‌است تا از پستاندارانی باشند که زیستگاهشان به گسترهٔ سراسر جهان است. به جز دو قطب شمال و جنوب و برخی جزیره‌های بدون سکونت اقیانوسی، می‌توان شبکورها را در سراسر جهان پیدا کرد. تقریبا در تمام زیستگاه‌های طبیعی زمین شبکور وجود دارد. هر گونهٔ این جانور در طول فصل‌های مختلف سال، زیستگاه‌های مناسب خود را پیدا می‌کند؛ از ساحل گرفته تا کوه و صحرا، زیستگاه خود را تغییر می‌دهند. به هر حال زیستگاه شبکور باید از دو ویژگی برخوردار باشد: نخست باید هر زیستگاه جایی مناسب برای بیتوتهٔ دستهٔ خفاش‌ها (در طول روز) داشته باشد و دوم: باید غذای مناسب آن‌ها در آن منطقه یافت شود. محل بیتوتهٔ شبکورها می‌تواند در یک حفره‌های خالی، شکاف‌ها، میان برگ درختان و حتی خانه‌های ویژهٔ دست ساز انسان باشد؛ همچنین گاهی خود خفاش‌ها با کندن برگ‌ها برای خود چادر درست می‌کنند. کشور آمریکا به تنهایی زیستگاه ۴۵ تا ۴۸ گونهٔ خفاش است. سه مورد از فراوان ترین گونه‌های آن‌ها عبارتند از: Myotis lucifugus (خفاش قهوه‌ای کوچک)، Eptesicus fuscus (خفاش قهوه‌ای بزرگ) Tadarida brasiliensis (خفاش مکزیکی دُم-آزاد). می‌توان گفت در دو-سوم ناحیهٔ شمالی آمریکا دو گونهٔ خفاش قهوه‌ای بزرگ و کوچک بیش از همه دیده می‌شود در حالی که گونهٔ سوم در جنوب غرب آمریکا بیش از همه وجود دارد. چشم بیشتر کوچک‌خفاش‌ها بسیار کوچک و اندامی نچندان پیشرفته‌است و آن‌ها بینایی ضعیفی دارند با این حال هیچکدام از آن‌ها کور نیستند. کوچک‌خفاش از بینایی اش در راهیابی کمک می‌گیرد بویژه در مسیرهای طولانی که فراتر از بازهٔ پژواک‌یابی است. حتی دیده شده که برخی گونه‌ها می‌توانند پرتوهای فرابنفش را هم تشخیص دهند. خفاش‌ها حس بویایی و شنوایی بسیار پیشرفته‌ای دارند. چون این جانور شب‌ها به شکار می‌رود ناچار نیست که با پرندگان رقابت کند. آن‌ها گاهی تا ۸۰۰ کیلومتر در جستجوی غذا پرواز می‌کنند. استخوان انگشت خفاش نسبت به دیگر پستانداران بسیار انعطاف‌پذیر است. همچنین پوست نازک کشیده شده بر روی آن (بال‌های خفاش) از کشسانی بالایی برخوردار است و هنگام باز شدن بال بیش از هر پستاندار دیگری کش می‌آید. بال‌های شبکور نسبت به بال پرندگان بسیار نازک‌تر است به همین دلیل آن‌ها در پرواز، چابک‌تر و دقیق‌تر از پرندگان اند منبع همچنین بال‌های نازک آن‌ها بسیار ظریف است و به آسانی پاره می‌شود.البته پارگی در بافت بال شبکور دوباره بازسازی می‌شود بویژه خراش‌های کوچک که بسیار زود درمان می‌شوند. سطح بال خفاش از فرورفتگی‌هایی پوشیده است درون این فرورفتگی‌های بسیار کوچک، گیرنده‌های بسیار حساسی به نام سلول مرکل جای دارد، این سلول‌ها در سطح انگشت انسان هم دیده می‌شوند. همچنین در مرکز هر فرورفتگی، یک موی نازک هم دیده می‌شود این مو میزان حساسیت پوست خفاش را بسیار بالا می‌برد بگونه‌ای که وقتی خفاش در حال پرواز است می‌تواند آگاهی خوبی از هوایی که از روی بال‌هایش رد می‌شود بدست آورد و با کارایی بهتر هنگام نیاز شکل بال‌هایش را تغییر دهد. علاوه بر آنچه گفته شد سلول‌های گیرندهٔ دیگری بر روی بال خفاش‌هایی که از حرکت بالشان برای گرفتن شکار استفاده می‌کنند وجود دارد. این سلول‌ها به کشیدگی پوست بال حساس اند و در ناحیه‌ای از بال که هنگام شکار، با حشره برخورد می‌کند، متمرکزند. دندان‌های شبکور بسیار تیز است آن‌ها می‌توانند اندام‌های بسیار سخت حشرات را گاز بگیرند و یا پوست میوه را سوراخ کنند. ویژگی دیگر این جانور در رگ‌های آن است، دریچهٔ سیاهرگ در پستانداران یک طرفه است به این معنی که خون تنها در یک سو می‌تواند در آن جریان یابد و نمی‌تواند برگشت داشته باشد شبکورها علاوه بر داشتن دریچه در سیاهرگ در سرخرگ‌شان هم چنین دریچه‌هایی دارند. خفاش لب-لوله‌ای شهدخوار در میان همهٔ پستانداران نسبت به بزرگی اندامش، درازترین زبان را دارد. زبان بلند این شبکور در گرده افشانی و خورد و خوراک او بسیار ضروری است. آن‌ها زبان دراز و باریکشان را در عمق برخی گل‌های کاسه شکل فرو می‌برند و می‌توانند از شهد آن‌ها تغذیه کنند. هنگامی که دیگر نیازی به زبان نیست، زبان جمع می‌شود و به دور خود می‌پیچد و سپس درون قفسهٔ سینه جای می‌گیرد. بیشتر کوچک‌خفاش‌ها شب‌زی و در هنگام شفق چابک اند. بیشتر آن‌ها برای پیدا کردن جای مناسب برای خواب زمستانی صدها کیلومتر پرواز می‌کنند. برخی از آن‌ها به خواب کاذب می‌روند و در هنگامی که هوا آنقدر گرم است که حشرات در آن فعال اند، آن‌ها هم بیدارند و تغذیه می‌کنند. دسته‌ای از آن‌ها سوراخ می‌کنند یا به غار می‌روند تا در آنجا شش ماه از سال را به خواب زمستانی بروند. شبکورها در هنگام باران کمتر پرواز می‌کنند چون باران در فرایند پژواک یابی آن‌ها اختلال ایجاد می‌کند و آن‌ها نمی‌توانند خوراک خود را پیدا کنند. زندگی اجتماعی شبکورها متفاوت است برخی از آن‌ها به تنهایی زندگی می‌کنند اما گروهی دیگر همراه با میلیون‌ها شبکور دیگر در غارها زندگی می‌کنند. در برخی گونه‌های شبکورها دیده شده که آن‌ها زندگی اجتماعی شکافت-همجوشی دارند به این معنی که در دوره‌هایی از سال شمار جامعهٔ آن‌ها کم می‌شود و به گروه‌های کوچک تقسیم می‌شوند و به میان درخت‌های تازه می‌روند و گاهی شمار آن‌ها افزایش می‌یابد و از جاهای دیگر به آن‌ها افزوده می‌شود. پژوهش‌ها نشان داده که خفاش‌ها برای برقراری ارتباط با هم هرگونه صدایی را در آورند. دانشمندان با گوش کردن به صدای خفاش‌ها مفهوم برخی از صداهای آن‌ها را رمزگشایی کرده‌اند و دریافته‌اند که چه رفتاری در برابر چه صدایی انجام می‌شود. ۷۰٪ گونه‌های خفاش، حشره‌خوارند و با کمک پژواک‌یابی شکار خود را پیدا می‌کنند غیر از حشره‌خوارها، دیگر گونه‌ها بیشتر میوه‌خوارند و تنها سه گونه از آن‌ها خون‌خوارند. گونه‌هایی از شبکور از مهره‌داران تغذیه می‌کنند. خفاش بینی-برگی (Phyllostomidae) از آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی و دو زیرگونهٔ خفاش بولداگ (Noctilionidae)، خوراکشان ماهی است. همچنین دو گونه خفاش وجود دارد که خوراکشان دیگر خفاش‌ها است، این دو گونه عبارتند از: خفاش خون‌آشام دروغین آمریکا و روح‌خفاش از استرالیا. خفاش بزرگ جغدی خفاشی است که در فضای تهی میان درختان زندگی می‌کند و پرندگان کوچک در هوا را شکار می‌کند. بیشتر خفاش‌ها فصل ویژه‌ای برای جفتگیری دارند؛ این فصل برای بیشتر گونه‌های خفاش، بهار است. آن‌ها از هر بار جفتگیری می‌توانند یک تا سه نوزاد به دنیا آورند، شمار بچه‌ها به گونهٔ خفاش و شرایط محیطی مانند میزان دسترسی به غذا و محل بیتوتهٔ آن‌ها بستگی دارد. خفاش ماده تا نزدیک به هنگامهٔ بزرگسالی فرزندانش از آن‌ها پرستاری می‌کند چون خفاش‌های جوان تا هنگامی که بال‌هایشان به طور کامل رشد نکرده باشد نمی‌توانند به تنهایی برای خود به شکار بروند. خفاش‌های ماده برای زمان‌بندی دوران بارداری و هنگامهٔ زایمان به روش‌های گوناگونی روی می‌آورند. آن‌ها زمان را چنان تنظیم می‌کنند تا هنگام زایمان، توان دسترسی به مواد خوراکی بیش از همیشه باشد البته عامل‌های محیطی دیگر را هم در نظر می‌گیرند. برخی ماده‌ها رویداد لقاح را عقب می‌اندازند به این معنی که برای مدتی، گاهی تا چند ماه پس از جفت‌گیری، سلول مردانه را دست نخورده در بدن خود نگه می‌دارند و در هنگام مناسب آن را با سلول زنانه تماس می‌دهند. در این موارد معمولا فرایند جفت‌گیری در پاییز انجام می‌شود ولی لقاح تا بهار عقب می‌افتد. دستهٔ دیگر از ماده‌ها، اجازه می‌دهند تا فرایند باروری یا لقاح صورت گیرد اما پس از تشکیل تخم از ادامهٔ رشد و فرایند تقسیم سلولی جلوگیری می‌کنند تا هنگامی که شرایط بیرونی برای رشد و زایمان فراهم شود. دستهٔ سوم به فرایند باروری و تقسیم سلول اجازه می‌دهند اما پیشرفت آن را عقب می‌اندازند تا شرایط بیرون مناسب شود در این دوره مادر باید به این سلول باردار از خون خود خوراک و اکسیژن برساند و آن را زنده نگه دارد. این فرایند ممکن است مدت زیادی طول بکشد. تمام این زمان‌بندی‌ها برای این است که نوزاد زمانی به دنیا آید که میوه و حشره به اندازهٔ کافی موجود است. نوزاد خفاش بال‌هایی بسیار ضعیف و کوچک دارد و نمی‌تواند از آن‌ها برای پرواز بهره ببرد. کوچک‌خفاش‌های جوان پس از شش تا هشت هفته از مادر خود مستقل می‌شوند درحالی که بزرگ‌خفاش‌ها تا چهار ماهگی همچنان وابسته‌اند. یک خفاش می‌تواند تا بیش از بیست سال عمر کند اما چون شمار بچه‌هایی که به دنیا می‌آورد اندک است به همین دلیل جمعیت آن‌ها محدود می‌ماند. نوزادان خفاش کاملا به شیر مادرشان وابسته‌اند اما هنگامی که چند هفته از عمرشان بگذرد انتظار آن می‌رود که بتوانند پرواز کنند و برای خود شکار کنند، در نتیجه پرواز کردن و برطرف کردن تشنگی دست خودشان است. شکار بیشتر خفاش‌ها شب‌زی اند. آن‌ها در طول روز یا خوابند و یا به پاکسازی بدن خود می‌پردازند و در هنگام شب به شکار می‌روند. ابزار مسیریابی و شکار خفاش‌ها در تاریکی تا دههٔ ۱۷۹۰ کاملا ناشناخته بود تا اینکه کشیش و زیست شناس ایتالیایی لازارو اسپالانزانی به مجموعه آزمایش‌هایی بر روی خفاش‌های کور دست زد. این خفاش‌ها در یک اتاق کاملا تاریک گذاشت و مسیر آن‌ها را با نخ‌های ابریشمی پُر پیچ و خم کرد. حتی در تاریکی مطلق هم شبکورها راه خود را در آن مسیر پر پیچ و خم پیدا کرده بودند به همین دلیل او نتیجه گرفت که ابزار راه‌یابی شبکورها چیزی غیر از چشمانشان است. سپس او فرض کرد که شاید خفاش‌ها برای راه‌یابی از گوششان بهره می‌برند برای اثبات این فرضیه گوش شبکورها را با ابزاری بست و آزمون خود را تکرار کرد. او دریافت که خفاش‌ها هنگامی که گوششان بسته‌اند نمی‌توانند با مهارتی که پیشتر از خود نشان داده بودند شکار خود را پیدا کنند و پرواز کنند. چگونگی راه‌یابی شبکورها با کمک گوششان تا دههٔ ۱۹۳۰ نامعلوم بود تا اینکه دونالد گریفین دانشجوی زیست‌شناسی هاروارد به فرایند پژواک‌یابی پی برد. برداشت او این بود که شبکورها هنگام پرواز از خود صدایی تولید می‌کنند که برای ما قابل شنیدن نیست و تنها خودشان آن را می‌شنوند وقتی این موج‌های صدا با حشره برخورد کرد بازتاب آن به شبکور می‌رسد و آن‌ها را به سوی منبع بازتاب کننده هدایت می‌کند. خوراک خوراک خفاش‌ها عبارت است از: حشره، شهد گل، برخی مهره‌داران و خون. تقریبا سه-چهارم خفاش‌ها در سراسر جهان حشره‌خوارند. حشره‌هایی که خفاش‌ها می‌خورند ممکن است در هوا پرواز کنند یا روی زمین راه بروند. هر خفاش در یک شب می‌تواند به اندازهٔ یک-سوم وزن بدنش حشره بخورد و چندصد حشره در بازهٔ چند ساعت شکار کند. به عبارت دیگر یک دستهٔ هزارتایی از خفاش‌ها می‌تواند چهار تُن (چهار هزار کیلوگرم) حشره را در یک سال شکار کند. اگر خفاش‌ها رو به انقراض روند شمار حشره‌ها بسیار بیشتر از حد خطر می‌شود. ویتامین C در آزمایشی که بر روی ۳۴ گونه شبکور از شش خانوادهٔ مهم آن‌ها، هم حشره‌خوار و هم میوه‌خوار، صورت گرفت، روشن شد که تقریبا همهٔ این خفاش‌ها نمی‌توانند ویتامین سی را در بدن خود نگه دارند. این ناتوانی می‌تواند به یک جد مشترکشان بازگردد و یک جهش باشد. حشره‌خوارهای پرنده مشاهدهٔ یک شبکور در حال گرفتن و خوردن یک حشره بسیار کار دشواری است. این کار آنقدر تند انجام می‌شود که آنچه با چشم معمولی دیده می‌شود فقط تغییر مسیر ناگهانی خفاش در هنگام پرواز و سپس ادامهٔ راهش است. فردریک وبستر در سال ۱۹۵۰ دوربینی با توان گرفتن هزار عکس در یک ثانیه ساخت که با آن می‌شد خفاش را در هنگام گرفتن شکارش دید. عکس‌های این دوربین دقیق ترین تصویر ممکن از شکار حشره توسط خفاش را بدست آورده بود. گاهی شبکور حشره را در آسمان هنگام پرواز با دهانش می‌گیرد. گاهی هم آن را در میان پوست کشیده شده روی دم و بال‌هایش به دام می‌اندازد. به این حالت «تور حشره» می گوییم خفاش پس از اینکه حشره را گرفت آن را به لانه اش می‌برد و با کمک دُمش نمی‌گذارد حشره‌ها بیرون بیفتند و سپس آن‌ها را می‌خورد. خوشه‌چین‌ها این گونه از شبکورها معمولا در ارتفاع کم پرواز می‌کنند و شکار خود را با دندان می‌گیرند سپس آن را به جای امن و بلندی در نزدیکی می‌برند و خورند. عموما این گونه از پژواک‌یابی برای پیدا کردن شکارش استفاده نمی‌کند بلکه از روی صدایی که از حشره می‌شنود آن را پیدا می‌کند. برخی از این شبکورها صدایی ویژهٔ خود دارند ولی می‌توان گفت که همهٔ آن‌ها هنگام پرواز و رفتن از جایی به جای دیگر از خود صدا در می‌آورند. میوه‌خوارها و شهدخوارها یک دسته بزرگ‌خفاش‌های میوه‌خوار هم در میان بزرگ‌خفاش‌ها و هم کوچک‌خفاش‌ها گونه‌هایی یافت می‌شود که از میوه‌ها تغذیه می‌کنند. این شبکورها آب میوه‌های شیرین را می‌خورند و دانه‌های آن‌ها را پراکنده می‌کنند. میوهٔ مورد علاقهٔ شبکورها باید گوشت‌دار و شیرین باشد اما دلیلی ندارد که رنگ‌های پررنگ داشته باشد یا بودار باشد. شکار مهره‌داران دستهٔ کوچکی از شبکورها جانوران مهره‌دار دیگر را می‌خورند و به عنوان خفاش‌های گوشتخوار شناخته می‌شوند. خوراک این شبکورها حیوانات گوناگون است اما بیشتر آن‌ها به سراغ قورباغه، مارمولک، پرنده و گاهی دیگر خفاش‌ها می‌روند. برای نمونه‌ای گونه‌ای از شبکورها مهارت ویژه‌ای در شکار قورباغه دارد. این گونه، دسته‌های بزرگ قورباغه را شناسایی می‌کند و هنگامی که قورباغه‌ها برای جفت‌یابی همدیگر را صدا می‌کنند صدای آن‌ها را از دیگر صداها تشخیص می‌دهد، صدا را دنبال می‌کنند تا به منبع آن برسند سپس با دندان‌های تیز خود قورباغه را از روی آب شکار می‌کنند. نمونهٔ دیگر یک بزرگ‌خفاش درختی است که در فضاهای تهی درختان زندگی می‌کند و پرندگان را از ناحیهٔ بال شکار می‌کند. گونه‌هایی از شبکور هم ماهی شکار می‌کنند. این گونه تقریبا در همه جای قاره‌ها پیدا می‌شود آن‌ها با کمک پژواک‌یابی موج‌ها و حرکت‌های کوچک در سطح آب را شناسایی می‌کنند و با کمک آن، ماهی را پیدا می‌کنند. آن‌ها برای شکار در حد چند اینچ بیشتر در آب فرو نمی‌روند و با کشیده کردن پنجه‌های پاهای پشتی خود ماهی را به چنگ می‌آورند و از آب بیرون می‌کشند سپس ماهی را به قرارگاه خود می‌برند و می‌خورند. خون‌خوارها سه گونه از شبکورها تنها از خون تغذیه می‌کنند. در این حالت به خوراک آن‌ها خون‌خوراکی گفته می‌شود. این سه گونه عبارتند از: خفاش خون‌آشام معمولی، خون‌آشام بال‌سفید و خون‌آشام پاپشمی (پامویی). خون‌آشام معمولی بیشتر خون پستانداران را می‌مکد درحالی که خون‌آشام پاپشمی و بال‌سفید خون پرندگان را می‌مکند. آشامیدن در سال ۱۹۶۰ فردریک وبستر دوربینی ساخت که می‌توانست ۱۰۰۰ عکس در ثانیه بگیرد. او با کمک این دوربین دریافت که شبکورها چگونه آب می‌نوشند. برخی شبکورها برای نوشیدن آب به سوی آن پرواز می‌کنند و تقریبا با سطح آب مماس می‌شوند و سپس با دهان خود چند قطره از آب بر می‌دارند. آن‌ها آنقدر این کار را تکرار می‌کنند تا سیراب شوند. شبکورها در پروازشان به سوی آب دقیق عمل می‌کنند و تقریبا هرگز اشتباه نمی‌کنند. گونه‌های دیگر آن‌ها مانند روباه پرنده و خفاش میوه‌خوار خیلی با دقت بدن خود را با سطح آب تماس می‌دهند سپس به خشکی می‌روند و قطره‌های آب چسبیده به خزهای سینه شان را جدا می‌کنند و می‌نوشند. نتیجهٔ خوراک سرگین خفاش یا کود مرغی سرشار از مواد مغذی است و کشاورزان از آن برای بهبود محصولات کشاورزی شان استفاده می‌کنند. در جریان جنگ داخلی آمریکا از سرگین خفاش در ساخت باروت بهره برده می‌شد. برخی گونه‌ها برای دوام آوردن در دوران چند ماه خواب زمستانی معدن‌های بزرگی از چربی بدن می‌سازند تا هم عایق باشد و هم برای سوخت بدن مناسب.


بازگشت